خلایق



و اما دنیا "سیگنال" میدهد. به تو میگوید که به چه چیز توجه کنی. نمیگوید، که مجبورت میکند. کی؟ وقتی دردت میگیرد! که درد متمرکز میکند. که اگر زخمی عمیق بر بدن داشته باشی، درد تو را وامیدارد توجه کنی. درد ابدا لیاقت تو نیست، ولی گواهی است بر آن خواب که دنیا برای تو دیده. که تو را دارد مجبور میکند توجه کنی به زخم. چون چاره ای نداری جز اینکه بیاندیشی. به اینکه چرا برداشتیش، و اگر ممکن باشد، به اینکه چگونه شفا خواهد یافت، و یا اینکه، چه کنی که دیگری این چنین زخم
نه، لایق نه. که انسان لایق همه چیز است و هیچ چیز. مگر آنکس که کور به دنیا میاید لایق بینایی نیست؟ پس بحث لیاقت نیست. بلکه این تناسب است که وجود دارد. میان آنچه تو انجام میدهی و آنچه دنیا به تو پس میدهد. منظور اینکه اگر بخاطر یک گذر کردن ساده از خیابان جانت را از داست دادی این به این معنی نیست که تو لایق مرگ بودی. این مربوط است به اینکه تو تصمیم گرفتی از خیابان گذر کنی. شاید دورو برت را درست نگاه نکردی.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

مهتاب وکتور چوخونی ام تابان روسیه تهران خوشبختی مغز پرحرف صابکار amlak